امروز : دوشنبه ۱۶ مهر ۰۳ - Monday 7th October 24

گفتگوي خانوادگی كلبه سرگرمی با رضا رويگری و همسرش تارا كريمی - کلبه سرگرمی و کولاک

خاطرات از ذهن رفتني نيستند

رضا رويگري بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون، خواننده و نقاش، متولد شش دي هزار و سيصد و بيست و پنج، تهران، از او فيلم هاي در خاطر مانده «اجاره نشين ها» ، «كاني مانگا» ، «بوتيك» ، «غريبه» ، «مجنون  ليلي» ، «عقاب ها» ، « وسوسه» ، «دل شكسته» ، «قرنطينه» ، «شور شيرين» و همچنين سريال هاي «مختارنامه» ، «معصوميت از دست رفته» ، «سال هاي مشروطه» را به خاطر داريم. در اين شماره با رضا رويگري به بهانه اولين تجربه كارگرداني و همسرش «تارا كريمي» متولد يك تير هزار و سيصد و شصت و هشت، شيراز، طراح لباس و بازيگر، به بهانه اولين تجربه بازيگري گفتگويي صميمي داشته ايم كه با هم مي خوانيم.

گفتگو: عباسعلي اسكتي

عکس: مهدیه بهامین

چه شد كه بعد از اين همه فعاليت هنري، امروز كارگرداني را تجربه مي كنيد؟

رضا رويگري: اين هم جزئي از كار من است، خواستم تجربه اي هم در اين زمينه داشته باشم، سال ها بود كه مي خواستم فيلم بلند خودم را هم بسازم، شايد مقداري دير شده باشد ولي به هر حال شروع كردم.

 

در مورد سوژه فيلم و اينكه چه حرفي براي گفتن دارد صحبت مي كنيد؟

رضا رويگري: فيلم ژانر نوستالژيك دارد، فلاش بك ها و خاطرات كودكي و بزرگسالي و خاطراتي كه براي خود من اتفاق افتاده است، قصه اي دارد كه به المان هايي كه اين شخص مي بيند برمي گردد، فلاش بك مي خورد و شخصيت داستان مي رود به حس و حال اتفاقاتي كه براي او افتاده و اين اتفاقات براي همه ما افتاده، از بچه و بزرگ و پدربزرگ و مادربزرگ و جوان ها كه خاطرات جذابي است، اتفاق افتاده و من هم آنها را نوشته ام.

تارا كريمي: قضيه فيلم در غالب يك فيلم ولي چند معضل و موضوع اجتماع را دارد نشان مي دهد، از طرفي هم قضيه ايدز را داريم كه گريبانگير جوان هاي ما است، به خاطر داشتن رابطه هاي ناسالم و اشتباه، حالا يا روي سادگي يا هر مساله ديگري ولي در كل موضوع موضوع تنهايي آدم ها است، اينكه در روزهاي  خوب و شرايط خوب آدمها هميشه هستند و مهم اين است كه در شرايط بد چه كسي كنار شما باشد، در كل محوريت داستان تنها بودن آدم هاست.

 

فكر مي كنيد استقبال مخاطب چگونه باشد؟

رضا رويگري: خيلي مطمئن هستم كه استقبال زيادي مي شود، روي اين حساب كه براي مخاطب پنجاه و چند سال خاطره سازي كرده ام. اولين فيلم من است و حتما مي خواهند ببينند چه ساخته ام، من فيلم را براي فروش نساخته ام بلكه براي مخاطب ساخته ام.

 

اين فيلمنامه را حدود بيست و پنج سال پيش نوشته ايد، قديمي نشده است؟

رضا رويگري: فيلم داستان خاطرات گذشته است كه هر چند از آن مدت ها مي گذرد ولي خاطرات از ذهن رفتني نیستند، خاطرات مثل قالي است و هر چه بيشتر پا مي خورد و از آن مي گذرد با ارزش تر و بهتر مي شوند، خيلي از قصه ها مثل «هملت» را سال هاي پيش نوشته اند اما هنوز جذاب است، دليل نمي شود كي نوشته اند مهم اين است كي بگويند، قصه هاي قديمي حالاحالاها  قديمي نمي شوند.

 

زندگي با هنرمندي مثل آقاي رويگري چگونه است؟

تارا كريمي: زندگي با آقاي رويگري به خاطر شرايط و موقعيت اجتماعي ايشان بسيار سخت است، همیشه بايد يك چارچوب وجود داشته باشد، هيچ حريم خصوصي در اجتماع وجود ندارد و اينكه تقريبا مي شود گفت هميشه بايد حواس شما باشد كه چگونه بپوشيد و چگونه رفتار كنيد و اينكه هميشه مورد قضاوت هستيد، زندگي با ايشان بنا به شرايط جسماني شان سخت است مخصوصا از وقتي كه مريض شدند و خلق و خو و خيلي از مسائلشان تحت تاثير قرار گرفته، اما از طرف ديگر محسناتي هم دارد و آن هم اين است كه آقاي رويگري علاوه بر اينكه معروف هستند محبوب هم هستند، آن بخشي كه مردم به ايشان توجه مي كنند، محبت و عشق مردم كه بسيار زيبا است. لطف و محبتي كه هميشه آن شيريني را به آدم مي دهند، گاهي آدم از يك سري مسائل و حرف ها دلش مي گيرد و مي رنجد ولي از طرف ديگر هم اين جذابيتها هم وجود داره كه آن معايب را پر مي كند.

قبل از اين فيلم بلند، فيلمي كوتاه آماده ساخت داريد؟

رضا رويگري: بله، قانون ارشاد اينگونه است كه بايد حتما يك فيلم كوتاه ساخته شود تا مجوز فيلم بلند و ساخت فيلم بلند را اجازه بدهند.

 

اين دو فيلم از لحاظ داستان با يكديگر در ارتباط هستند؟

رضا رويگري: نه اصلا، هر كدام داستان خودشان را دارند و كارهاي خاص و جدا هستند، فيلم بلند را خودم نوشته ام و كارگرداني خواهم كرد و اين فيلم كوتاه را فقط كارگرداني مي كنم.

 

داستان اين موش كه روي جلد ما هم آمده چيست؟

تارا كريمي: قضيه اين «موش موشك» اين است كه سه سال پيش براي روز ولنتاين من، مادر و خواهرم كه آن زمان بودند به اتفاق رفتيم براي آقاي رويگري خريد كنيم، من وقتي كه اين موش را در آن مغازه ديدم احساس كردم كه دارد با من صحبت مي كند و مي گويد من  را بخر! خب من خيلي اين موش را دوست داشتم، آن را خريدم و هديه دادم به آقاي رويگري و چون ما بچه نداريم اين موش شده مونس و همدم آقاي رويگري، زمان هايي كه تنهاست يا دلخور و گاهي غرغر مي كند سعي مي كند از طريق موش موشك يك سري حرفهايش را به من بزند، به چشم يك عروسك به آن نگاه نمي كند و مثل يك انسان با اين موش رفتار مي كند، يك مونس و همدم، اين نقش را دارد.

رضا رويگري: آن موش در حقيقت مي خواهد بگويد اين آدم كه اينقدر مطرح بوده حالا كه مريض شده، همه رفته اند و تنها شده و اين موش مونس تنهايي اين شخصيت است، المان هايي از تنهايي اين آدم است كه روز و شب را با او مي گذراند.

 

خوانندگي اين فيلم را خودتان انجام مي دهيد؟

رضا رويگري: بله، يك ترانه دارم كه آن را خوانده ام و مفهوم اين ترانه به اين فيلم مي خورد و احتمالا آن را كار كنم، اگر شعر بهتري به دستم برسد روي آن ملودي مي گذارم و آن را اجرا مي كنم.

 

آقاي رويگري در خانه براي شما مي خواند؟

تارا كريمي: از زماني كه سكته كرده اند نمي توانند بخوانند ولي خدا را شكر الان صداي ايشان برگشته، يعني حنجره و تارهاي صوتي كه آسيب ديده بود خوب شده و مي توانند بخوانند، آن زمان كه مي توانستند بخوانند بله مدام مي خواندند، در آلبوم آخرشان «كازابلانكا» يكي از ترانه هايشان به نام «سفر بخير» را دركنسرتشان به من تقديم كردند و اين باعث افتخار من است، من اين آهنگ را خيلي دوست دارم، انشالله بتواند دوباره خواندن را شروع كند و كنسرت بگذارد.

 

چه انتظاري از عوامل سينما و مسئولين داريد؟

رضا رويگري: از مسئولين انتظار دارم كه بعد از اين همه سال همكاري كنند، با من كه اينقدر در همه زمينه هاي هنري تلاش كرده ام، نقاشي، خوانندگي، بازيگري و …

 

فيلم شما چهره خاصي ندارد، همه جوان هستند، چرا؟

بله، همه جوان هستند، اميدوارم بتوانم چند تا بازيگر خوب به سينما معرفي كنم، بايد به همه موقعيت بدهيد تا وارد بشنود.

 

همسر شما هم يكي از نقش ها را بازي مي كند.

رضا رويگري: خودم از ايشان خواستم كه يكي از نقش ها را بازي كنند، ايشان هم مثل ديگران تست دادند و قبول شدند، قرار شد مثل هشتصد نهصد نفر ديگر تست بدهند، ما پنج روز از صبح تا دوازده شب تست مي گرفتيم.

تارا كريمي: من فكر مي كنم دومين يا سومين كار تصويري است كه دارم انجام مي دهم، البته به صورت جدي اين اولين كار من است، زماني كه آقاي رويگري خواستند اين كار را به عنوان كارگردان شروع كنند اعلاميه اي را در صفحه اينستاگرامشان گذاشتند و در خواست كردند از كساني كه مي خواهند تست بازيگري بدهند، ايشان به من پيشنهاد دادند كه شما هم تست بدهيد، من زنگ زدم و صحبت كردم و زماني را به من دادند و رفتم تست دادم، زماني كه من اتود زدم ايشان، مشاورشان و فيلمبردار دوست داشتند و قبول كردند كه من يكي از نقش ها را بازي كنم و اين افتخار نصيب من شد.

 

به چه دليل اين نقش را قبول كرديد؟

تارا كريمي: دليل قبول كردن من اين بود كه اميدوارم آقاي رويگري بتواند كارهاي بسياري را كارگرداني كند، اين افتخاري براي من بود كه بتوانم جلوي دوربين ايشان باشم، نه تنها به عنوان همسر ايشان بلكه به عنوان تارا كريمي، به عنوان كسي كه مي خواهد اين كار را شروع كند و چه كسي بهتر از آقاي رويگري كه مي تواند من را در اين راه هدايت و راهنمايي كند، افتخاري بود براي من و با كمال ميل قبول كردم.

 

آيا بازيگري را ادمه مي دهيد؟

تارا كريمي: قطعا خروجي اين كار كه آقاي رويگري دارند كارگرداني مي كنند مهم است، اگر من لايق و شايسته اين حرفه باشم و حرفي براي گفتن در اين زمينه داشته باشم قطعا ادامه خواهم داد، اميدوارم اينطور باشد و دلم مي خواهد آنقدر در اين كار بدرخشم كه بتوانم بازيگري را هم به عنوان حرفه خودم انتخاب كنم و ادامه بدهم.

تاریخ انتشار : 20 ژانویه 19 دیدگاه : بدون دیدگاه