امروز : شنبه ۶ مرداد ۰۳ - Saturday 27th July 24

چهل نکته خواندنی از حامد بهداد؛ مارلون براندوی سینمای ایران - کلبه سرگرمی و کولاک

تهیه و تنظیم: عباسعلی اسکتی

عکس: نسیم یوسفی

 

یک: در ده سالگی با دیدن نمایش «گوران» عاشق تئاتر شد.

 

دو: شجاعت، اولین خصوصیت بارز حامد بهداد در کودکی بوده است.

 

سه: در کلاس سوم راهنمایی سه بار مردود شده است!

 

چهار: بعد از کوچ به تهران و بازگشت به نیشابور تئاتر را جدی گرفته که معلمش به او توصیه می کند اگر می خواهی بازیگر شوی، سعی کن بازیگر تحصیل کرده ای شوی!

 

پنج: در نوجوانی معمولا تنها به سینما می رفته تا فیلم را با تمرکز بیشتری ببیند.

 

شش: بیست ساله بوده که دوباره به تهران برمی گردد، اما این بار تنها.

 

هفت: در تهران رشته دانشگاهی نمایش را انتخاب می کند و همزمان در مدرسه بازیگری استاد سمندریان آموزش می بیند.

 

هشت: در اولین فیلم سینمایی اش نقش اول را به عهده گرفت.

 

نه: یکی از دوستانش برای بازی در «آخر بازی» با کارگردان به توافق نمی رسد که حامد بهداد جانشین او می شود.

 

ده: برای بازی در همین فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد!

 

یازده: هر چند با وجود این درخشش تا دو سال هیچ پیشنهاد جدیدی دریافت نکرد!

 

دوازده: با حضور در فیلم «صبح روزی که متولد شدم» به آرزویش که بازی در فیلم های جنگی بود رسید.

 

سیزده: بعد از آن با بازی در سریال «سایه آفتاب» میان مردم محبوب شد.

 

چهارده: اسم شخصیتش در سریال منصور به خواسته خودش به خاطر ارادت به امام هشتم به رضا تغییر کرد.

 

پانزده: حامد بهداد با انرژی حرف می زند.

 

شانزده: از حضور در فیلم های کوتاه استقبال می کند.

 

هفده: عاشق بازی خسرو شکیبایی در فیلم ماندگار هامون است.

 

هجده: شیفته تنهایی و سکوت است.

 

نوزده: به فیلم گوزن ها علاقه دارد.

 

بیست: خودش می گوید برای بسیاری از فیلم ها به خاطر انگیزه مالی قرارداد بسته است.

 

بیست و یک: تهمینه میلانی برای نقش اصلی آتش بس او را انتخاب کرده بود که قراردادش با تلویزیون مانع این اتفاق شد.

 

بیست و دو: مرد جنجالی سینما می ترسد که در پیری جنون بگیرد و بچه اش حوصله او را نداشته باشد.

 

بیست و سه: البته هنوز مجرد است.

 

بیست و چهار: محمدحسین لطفی برای نقش افسر عراقی در فیلم روز سوم فقط روی او نظر مثبت داشت.

 

بیست و پنج: نکته جالب اینکه حرف زدنش به زبان عراقی در این فیلم هیچ ایرادی نداشته است.

 

بیست و شش: عاشق مارلون براندو است.

 

بیست و هفت: براندو را شاعر بازیگری می داند.

 

بیست و هشت: پس از مرگ آنتونی کوئین به شدت گریه کرده است.

 

بیست و نه: بیشتر اوقات یک دیوان حافظ همراه خودش دارد.

 

سی: می گوید به اینکه نامزد دریافت جایزه در جشنواره ها بشود، عادت کرده است.

 

سی و یک: فردی درون گراست.

 

سی و دو: شماره موبایلش را هرگز تغییر نداده است.

 

سی و سه: کوتاهی و بلندی نقش برای او اهمیتی ندارد.

 

سی و چهار: عضو هیچ باندی در سینما نیست.

 

سی و پنج: اهل جر و بحث با کارگردان هاست.

 

سی و شش: معتقد است همبازی شدن با نابازیگرها ترسناک تر از روبه رو شدن با بازیگران حرفه ای در سینماست.

 

سی و هفت: در پیاده روی ماهر است.

 

سی و هشت: اهل مطالعه و تندخوانی است.

 

سی و نه: به نظر حامد بهداد نوشتن، ناب ترین هنری است که وجود دارد.

 

چهل: می گوید، زمانی نامه نگاری زیباترین نشانه عشق بوده، اما الان ارزش های جامعه عوض شده و ارزش های انسانی توسط کسانی به مسخره گرفته می شود که خودشان مسخره هستند، مثلا در گفتارشان حرف «ر» را تلفظ نمی کنند که بگویند آدم های سطح بالایی هستند!

تاریخ انتشار : 04 مه 19 دیدگاه : بدون دیدگاه